در دنیای امروزه توانمندسازی کارکنان به عنوان یکی از مهمترین عوامل موفقیت و پیشرفت سازمانها مورد توجه قرار گرفته است. مفهوم توانمندسازی کارکنان بیش از یک سادهسازی فرآیندهها خواهد بود. توانمندسازی کارکنان یک رویکرد جامع برای ایجاد محیطی پویا و پر انگیزه برای کارمندان است.با حمایت از کارمندان اعتماد به تواناییها و ایجاد شرایط مناسب برای مشارکت فعال آنها، سازمانها میتوانند عملکرد و موفقیت خود را بهبود بخشند.

مدل های توانمندسازی کارکنان
توانمندسازی کارکنان یک فرآیند پیچیده است که از مدلها و روشهای مختلفی برای دستیابی به اهداف مشخص استفاده میشود. باید توجه داشت که تلاش برای تبیین توانمندسازی به شیوههای کاملاً عام، ممکن است ناموفق باشد زیرا هر سازمانی دارای اقتضایات و نیازهای خاص خود است. بنابراین، چالش توانمندسازی باید با توجه به نوع وظیفه و خصوصیات فردی انجام شود.



مدل توماس و ولتهوس
این مدل چهار بعد اصلی از توانمندسازی روانی را مشخص کرده است که شامل احساس موثر بودن، احساس داشتن حق انتخاب، احساس شایستگی و احساس معنادار بودن میشود. این مدل به عنوان یک الگوی مرجع در بسیاری از مطالعات استفاده میشود.
مدل باون و لاولر
این مدل به تأکید بر دسترسی به اطلاعات و نقش آن در تصمیمگیری میپردازد. آنها عوامل توانمندی را در چهار جزء سازمانی تعریف میکنند که شامل اطلاعات درباره عملکرد سازمان، پاداش بر مبنای عملکرد سازمانی، قدرت در تصمیمگیریهای موثر برای سازمان و قدرت در تصمیمگیریهای موثر بر عملکرد سازمان است.
مدل اسپریتزر
این مدل بر اساس مدل توماس و ولتهوس ساخته شده و عوامل موثر بر توانمندی روانی و نتایج حاصل از آن را مشخص میکند. ابعاد اصلی توانمندسازی کارکنان شامل احساس موثر بودن، اراده درونی، احساس شایستگی و احساس معنادار بودن میشود.
مدل آلفرد باندورا و مدل نولر
مدل باندورا بر اعتقاد به خوداثری و نقش آن در احساس توانمندی شخصی تأکید دارد. این مدل شامل چهار عنصر اصلی است که شامل حمایت اساسی مثبت در فشارها و هیجانات کاری، ترغیب و تشویق مثبت، داشتن مدلهای افراد موفق که اعضاء آنها را میشناسند و تحقیق تجارب واقعی از تسلط در انجام موفق کارها میشود.
در مدل نولر، توانمندسازی به عنوان داشتن توانایی کامل تصمیمگیری، مسئولیت کامل اجراء هر تصمیم، دسترسی کامل به ابزارهای مرتبط با تصمیمگیری و اجراء و مسئولیت کامل پذیرش پیامدهای تصمیمات گرفته شده تعریف شده است.
در نهایت، توجه به مدلها و روشهای مختلف توانمندسازی با توجه به شرایط خاص و نیازهای هر سازمان، بسیار حیاتی است تا بتوان به بهترین شکل از این روشها برای توانمندسازی کارکنان استفاده کرد.

راهکار های توانمندسازی کارکنان
توانمندسازی کارکنان اصولاً میتواند به عنوان یک فرهنگ در سازمان در نظر گرفته شود که برای پیادهسازی و اجرای استراتژی توانمندسازی کارکنان نیاز به برخی عناصر خاص خواهیم داشت. از جمله این عناصر میتوان به اعتماد بهنفس، برقراری ارتباطات شفاف و توانایی تفویض اختیار اشاره کرد. از میان ترفندهای موثر در توانمندسازی کارکنان میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
تفویض اختیار
تفویض اختیار به این معنی نیست که امور به دیگران واگذار میشود؛ بلکه این اقدام فرصتی است برای تقویت تواناییها، ایجاد مشارکت، افزایش اعتماد متقابل و ارتقاء اعتماد بهنفس اعضاء تیم. این عملیات معمولا به منظور رشد و توسعه سازمان انجام میشود.
تبیین و تصریح انتظارات
تبیین و شفافسازی انتظارات، اولین گام مهم در استفاده از ترفندهای توانمندسازی کارکنان است. باید محدوده عملکرد و حدود اختیارات هر فرد را به وضوح مشخص کرد تا کارمندان در حیطه تعیینشده به آزادی عمل داشته باشند.
اجتناب از مدیریت خُرد
اگر وظایف به درستی انجام گردد و اهداف سازمان رعایت شود؛ روشهای مختلفی برای انجام کار میتواند موثر باشد. بنابراین لازم است از مدیریت خُرد خودداری کرد و به فرآیندهای مختلف کاری احترام گذاشت.
تامین منابع لازم
فراهم کردن منابع مناسب برای کارمندان، امکان ایدهپردازی و حل مشکلات را برای آنها فراهم میکند و اجازه میدهد تا بهترین عملکرد خود را ارائه دهند.
ارائه بازخورد سازنده
بازخورد سازنده به معنای ارائه بازخورد شفاف و واضح است که کارمندان را از عملکردها و نگرشهای موثر به سمت دستیابی به اهداف سازمانی آگاه میکند.
تمرکز بر رفع مشکلات سیستم
در شرایط بحرانی به جای تمرکز بر روی فرد، بهتر است روی سیستم تمرکز کرده و موانع اصلی در بروز مشکلات را برطرف کنیم. این موضوع کمک میکند تا سازمانها به ویژگیها و کاستیهای فردی کارمندان کمتر توجه کرده و به جای آن به اشکالات ساختاری مجموعه متمرکز شوند و در رفع آنها کوشا باشند.
ایجاد فضای پرسش و پاسخ
با ایجاد کردن یک فضای مناسب برای پرسش و پاسخ میتوانید صمیمت و آگاهی بین کارکنان را افزایش دهید. این فرآیند به معنای فراهم کردن فرصت برای طرح سوالات و پیشنهاداتی است که به بهبود عملکرد کارمندان و آشنایی مدیران با مشکلات آنها کمک کند. این اقدام میتواند به افزایش سطح اعتماد متقابل و پیشبرد اهداف فردی و سازمانی منجر شود.
اهمیت ارزشدهی و ارائه پاداش
اهمیت ارزشدهی و ارائه پاداش نیز بسیار بالاست. ارزشدهی به کارمندان و ارائه پاداشهای مناسب میتواند از مهمترین اصول توانمندسازی آنها باشد. برای مثال، ارائه حقوق و مزایای ناکافی، عدم برخورداری از عنوان شغلی مناسب و توجه نکردن به نیازهای اولیه کارمندان میتواند به شکست تلاشهای توانمندسازی منجر شود. از این رو قدردانی مستمر و به موقع و توجه به حقوق اولیه کارمندان میتواند در بهبود عملکرد و توانمندسازی آنها موثر باشد.

مزایای توانمندسازی کارکنان
توانمندسازی کارکنان دارای مزایای متعددی است که میتواند برای سازمانها و کارکنانشان مفید باشد. در ادامه، تعدادی از این مزایا را بررسی میکنیم:
افزایش انگیزه و انرژی: وقتی که کارکنان احساس میکنند که دارای تواناییها و مهارتهای لازم برای انجام وظایف خود هستند و از آنها بهرهبرداری میشود، انگیزه و انرژی آنها برای انجام کار بهبود مییابد.
افزایش عملکرد و بهرهوری: با ارتقاء مهارتها و تواناییهای کارکنان، عملکرد و بهرهوری در سطح سازمانی افزایش مییابد. کارکنانی که خود را قادر به انجام وظایف خود میدانند، به دقت بیشتری کار میکنند و عملکرد بهتری ارائه میدهند.
افزایش اعتماد و همکاری: با اعطای اختیارات و اعتماد به تواناییهای کارکنان، اعضای تیم احساس میکنند که به آنها اعتماد شده است. این باعث افزایش اعتماد بهنفس و همچنین تعامل و همکاری بیشتر درون تیم میشود.
کاهش وابستگی به مدیران: با توانمندسازی کارکنان و اعطای اختیارات به آنها، وابستگی به مدیران کمتر میشود و کارکنان قادرند تصمیمهایی را به طور مستقل اتخاذ کنند. این باعث افزایش سرعت واکنش در مواجهه با چالشها و مسائل مختلف میشود.
جذب و حفظ استعدادها: سازمانهایی که از رویکردهای توانمندسازی استفاده میکنند، جذب و حفظ استعدادها را افزایش میدهند. افرادی که مشاهده میکنند که در محیطی که ارزش گذاری بر توسعه و بهبود مهارتها وجود دارد، کار میکنند، تمایل بیشتری به ماندن در آن محیط دارند.
سازمانی پویا و انعطافپذیر: با توانمندسازی کارکنان، سازمانها انعطافپذیرتر و پویاتر میشوند. کارکنانی که به تصمیمگیری و حل مسائل در سطح پایین تر سازمان شرکت میکنند، میتوانند به سرعت به تغییرات واکنش نشان دهند و سازمان را در مسیر رشد و توسعه قرار دهند.
ساخت فرهنگ سازمانی مثبت: توانمندسازی کارکنان میتواند به ایجاد یک فرهنگ سازمانی مثبت کمک کند که بر پایه اعتماد، همکاری و توسعه فردی و سازمانی استوار است.
در کل، توانمندسازی کارکنان نقش بسیار مهمی در ارتقای عملکرد و موفقیت سازمانها ایفا میکند و مزایای چشمگیری برای همه طرفهای مرتبط دارد.
ابعاد توانمندسازی کارکنان
توماس و ولتهوس (۱۹۹۰) توانمندسازی کارکنان را به عنوان یک عامل انگیزش درونی تلقی میکنند که نشاندهنده نقش فعال کارکنان در سازمان است. آنها بین راهبردهای مدیریتی، عوامل سازمانی و ادراکات کارکنان درباره توانمندی تفاوت قائل هستند. آنها معتقدند توانمندسازی کارکنان مولفهها و ابعاد مختلفی دارد. مولفه های توانمندسازی کارکنان عبارتند از:
- احساس شایستگی (Compentence): به معنای اعتماد فرد به توانایی و ظرفیت خود برای انجام کارهای مهارتی است. این مفهوم به شایستگی یک مهارت رفتاری اشاره دارد.
- احساس معنیدار بودن (Meaning): فرصتی که افراد احساس کنند اهداف شغلی مهم و ارزشمندی را دنبال میکنند. در حقیقت آنها باید تصور کنند در مسیری هستند که وقت و نیرویشان بسیار باارزش است.
- خودمختاری (Choice): احساس فردی درباره حق انتخاب و تنظیم فعالیتها است؛ این امر به فرد اجازه میدهد تا پیش قدمی خود را تنظیم کند.
- احساس مؤثر بودن (Impact): در این حالت، فرد توانایی نفوذ در پیامدهای استراتژیک، اداری و یا عملیاتی کار خود را دارا میباشد.
- مشارکت با دیگران (Contribution): این ابعاد به احساس فردی درباره مشارکت و همکاری با دیگران اشاره دارد.
سخن پایانی
همانطور که در این مطلب مطالعه کردید توانمندسازی کارکنان سبب رشد و ارتقا سازمان میشود. همچنین یکی از مزیتهای بزرگ توانمندسازی کارکنان در سازمان، رضایت شغلی است. هنگامی که کارکنان شما احساس رضایت شغلی را تجربه کنند همیشه به سازمان یا کسب و کارتان وفادار خواهند بود و تمام تلاش خودشان را میکنند تا به بهترین شکل ممکن وظایفشان را درست انجام دهند.